سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

 

سلام علیکم

    ضمن عرض تبریک به مناسبت نیمه ی شعبان و آرزوی آشکار شدن حکومت جهانی آقا امام زمان علیه السلام که مثل آفتاب زیر ابر پنهان است حکومتشان همانطور که عقلمان بر فکر یا اندیشه ی ما حکم می راند یا فرمانروایی می کند و عرض شد که بحکم عقل بفکر علم یا دانستن چیزی می افتیم ، عرض شود که گفتیم پس از ذکر یا یاد چیزی از حافظه یک کاری می کنیم که این کار فکر یا اندیشه نامیده می شود .

    البته عزیزانی که در جریان بحث هستند در جریانند که این در بازگشت به همان است که از آن آغاز شده بود ، مثل همان تعریفی که از اندیشه عرض شد که عبارت بود از حرکتی به مبادی و از مبادی به مراد که عرض شد این تعریف نقطه ی آغازش روشن نیست که از کجا به مبادی ؟ و مرادش هم مثل اندیشه ی دینی ما روشن نیست که آغاز و هم انجام اوست ، انا لله و انا الیه راجعون ، ولی عرض شد گویا هنوز به یک تعریفی از اندیشه نرسیده ایم !؟ چه فردی و چه جمعی ، هر چند که در فرادی هم حرف از ایاک نعبد و نستعین است و نه اعبد و ... .  

    پس فعلا بحث بحث اندیشه است که در فرمایش صبای عزیز هم دیدیم که برخی چنان می گویند که ایشان هم موافق آنند وبرخی هم طور دیگر ووو ، و بعنوان مثال یکی هم همان که به نقل از متفکر انقلاب استاد شهید مرتضی مطهری بعرض رسید که متفکران اسلامی را بر شمرده بودند .

    خب این را عرض کردم که قبول نقل برخی و حتی فرمایش استاد شهید مطهری هم تا مسموع است نفعی بحال ما ندارد ، مگر اینکه همفکر شده باشیم ،  البته هستیم ولی مخفیست و بجای عقل یا خرد این مثلا ذهن است که امام زمان ماست که در فرمایش صبای عزیز هم دیده شد که از آن تعبیر به تن پوش ذهن فرموده بودند ، و در فرمایشی از استاد شهید هم که نقل شد دیدم ما ابتدا فاقد ذهن بودیم !؟ و کم کم به تعبیر ایشان دستگاه ذهن ساخته می شود ، و دیدیم که ذهن را معادل حافظه هم گرفته بودند یعنی مراد از ذهن حافظه است ووو .

    همینجا بد نیست عرض کنم که بی حکمت نیست که ( صفریک ) را برای حافظه می گویند و حتی طلبه و دانشجوی ما هم متوجه این جهانی شدن حافظه اش نمی شود و یک وقت چشم باز می کند و می بیند جهان دهکده ای شده دو رقمی و او هم جهانی شده مثل متفکران ما که پیش از این هم دو رقمی شده بودند ، با قبول ( ایجاب و سلب ) ارسطویی ، و جالب متفکریست که نیمه ی شعبان را هم جشن می گیرد ! و منتظر ! 

    در حالیکه آیا یکبار و فقط یک بار به عقل ، فکر ، ذکر ، قلب و حس پنهان خود که یک کاسه ذهن گفته می شود و نیمه ی آشکار خود که اعضای پنجگانه ی ماست رجوع کرده ایم ؟

بسم الله الرحمن الرحیم ، والفجر ، ... ، یا ایتهاالنفس المطمئنه ، ارجعی ... .

    حالا بازگشت به خدا که از او هستیم بماند در بحث از اندیشه ی دینی و بازگشت به دین و آخرینش که پیامبر اعظم صل الله علیه و اله وسلم از طرف خدا برایمان آورده اند ،  بماند تا آشکار شدنش  ، ولی بخود چی ؟

    تا کی ما باید جیره خوار غرب باشیم و پیرو ایشان ؟ از خود چه داریم ؟ آیا همش قبول حرف ایشان و موافقت با گفته های آنان ؟ بله قبول دارم که ما وقتی فکر می کنیم کارمان همین است که مراجعه می کنیم به دانا ، ولی حرف دانایی ایشانست ؟

    ایشان به کی مراجعه کرده اند ؟ آیا حرف این نیست که خود اندیشیده اند و دانسته اند ؟ خب مگر ما چه چیزمان از آنها کمترست ؟ فکر نداریم ؟

    آری ! متفکر انقلابمان می فرمایند : ذهن نداریم ! ابتدا فاقد ذهن هستیم ! یک ذهن تهی هم نه ، بلکه تهی از ذهن و منجمله فکر هم !

    خب ظرف صفر ، خالی یا تهی را چه می کنند ؟ پر ! کجا ؟ به اسم حوزه ، دانشگاه و دبیرستان ، مدرسه ی راهنمایی و دبستانش ، و کودکستانش هم !

    خب گیریم که قبول ، یا بقول صبای عزیز : موافق ...

    ولی کی قبول کرد و موافقت کرد ؟ من صفر ، خالی و تهی ؟

    بله برادر صفای عزیز که فرموده اید :

به نظر میرسد....وقتی اجزاء...

ویابخشهای گوناگونی در کنار هم معنایی را ایجاد کرده اند....

یا به مفهومی انتزاعی جامه عمل پوشانده اند.....

یا از نظر بصری شکلی را ایجاد کرده اند...

قطعا در ساختار وجودی به هم همسو بوده اند....

یا همسو و هم طیف شده اند......

پس انرژی که ساطع می کنند یا هم فرکانس است.....

یا لااقل کسری از یک دامنه همسان و مشابه هستند.....

بنابراین هم در نگاههای بعدی......

و هم در دیدنهای بعدی....

اجزاء مختلفه آن شیئ یا پدیده.....بهتر نمایان شده.....

و در اثر کثرت توجه......

جزئیات به ظاهر مکتوم هم نمایان می شوند......

همچنین...این قاعده برای سایر اشیاء و پدیده ها که مشابه هستند هم صادق است....

    خب یعنی چه ؟ از کجا به بخشهای کوناگون رسیده اید و مثل حکومت واحد جهانی معنای واحدی ایجاد کرده اید از آنها ؟ کی رسیده ؟ ذهن ؟ علم علم

    اشکال گوناگون و شکل واحد هم همینطور .

راستی همسویی ما یا این چیه هم فرکانسی ما با جهان چطور ؟ جهان واحد را عرض می کنم نه دهکده ی دورقمی جدید و قدیمش را ، همفکری ما با آن چطور ؟ البته اگر تن پوشش را داشته باشیم مثل تن پوش ذهنی که فرموده اید .


خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :120
بازدید دیروز :173
کل بازدید : 1343658
کل یاداشته ها : 1761


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ